انسانها مثل چراغند 

و تذکرات مانند روغن

انسان همیشه نیازمند موعظه و تذکر است

آیت الله فاطمی نیا 

تذکرات عمومی مشترک

هنگامی که ازدواج می کنیم پس از مدتی از گذشت زندگی ، با همکاران یا افراد دیگری روبرو می شویم و فکر می کنیم در انتخاب ، اشتباه کرده ایم و ای کاش …
به یاد داشته باشید شما با نقاب آن فرد روبرو شده اید نه شخصیت واقعی وی .
خلوت هر کس متفاوت است .

پس قدر همسرتان را بدانید

چطور می شود پس از مدت کوتاهی در زندگی همه چیز عادی می شود !؟
تا چند روز قبل لحظه شماری می کردیم که همسرمان را ببینیم ولی الان همه چیز عادی شده و هیچ حرفی برای گفتن نداریم !
تا می خواستیم دستش را بگیریم دستمان می لرزید ولی الان مثل این که دیوار را لمس می کنیم !
چه اتفاقی افتاد که به دیگری علاقمند شدیم و زندگی مان سرد شد !
چرا یاد نگرفتیم با هم صحبت کنیم و با رفتارمان ناراحتی مان را نشان ندهیم‌ !
چه تضمینی وجود دارد که فرد بعدی هم همینطور نباشد !

چون :
ما مهارت زندگی را نیاموخته ایم همان گونه که بزرگان ما نیاموختند 
ما نمی دانیم از زندگی چه می خواهیم 
ما نمی دانیم در این دنیا دنبال چه چیزی می گردیم 
ما نمی دانیم ….

جوانان عزیز خواهشمندم به این نکته دقت کنید که با چه کسی ازدواج می کنید !؟

باور کنید تمام ظواهر دنیایی همچون : مدراک عالی تحصیلی ، شهرت ، مقام ، صورت زیبا ، مال ، مقام ، تیپ ، صدای خوش ، ….  همه گذرا و طبق نظر همه کارشناسان اهل فن تنها مدتی محدود برای هر انسانی جذابیت دارد و کم کم با گذر زمان رو به افول می روند …

آنچیزی که تا آخر برای زوجین ماندنی و پایدار خواهد بود و حتی روز به روز به استحکام عشق و علاقه بین آن دو می افزاید ، ایمان همراه با عمل است .

بگردید بدنبال فردی که پایه های ایمانی او محکم و حداقل اهل رعایت اصول و اساس دین زیبای ما بوده و باشد .  اگر چنین بود قطعا با هیچ کدام از نگرانی های فوق در طول زندگی مشترک روبرو نخواهید شد ، چون فرد با ایمان و مومن ( ایمان با عمل ) بطور اتوماتیک رفتارش خداپسندانه و مطابق با اخلاق انسانی و درست خواهد بود .

می گویند :

ما فقط معرفی می کنیم !

شناخت بر عهده خودتان است !

براساس معیارهاتون هست !

مسولیتی بر عهده ما نیست !

اتفاقا باید گفت همه مسولیت بر عهده همه کسانی است که در زمینه ازدواج قدم بر می دارند و هدفشان ازدواج جوانان است .

بیان این جملات راحت ترین راهی است که می توان گفت : 

هیچ مسولیتی بر عهده ما نیست !

اتفاقا باید گفت : هست .

مگر جوانان خود بلد نیستند مورد پیدا کنند !؟  اتفاقا باید گفت : چرا بلدند !

مگر اینهمه پسر و دختر آماده به ازدواج … مگر خودشان بالاخره به هر روشی نمی توانند هم را پیدا کنند !؟ چرا می توانند.

نکته مهم اینه که نکات مهم ازدواج و تمام موارد مهمی که اغلب آنان نمی دانند و یا برایشان روشن نیست به گوش آنها برسد .

از آنها آگاه بشوند .

با آنها آشنا شوند .

از عواقب آنها باخبر شوند .

و ده ها نکته ای که اگر ما و همه افرادی که این راه را رفته اند اگر به جوانان در حال ازدواج نگوییم تنها ظلم و خیانتی بزرگ به آنها روا داشته ایم بجای کار خیر و ثواب !

چرا جلوی راه اشتباهی که در طی زمان طولانی آنهم بدست خودمان  ، باعث پدید آمدن معضل فعلی ازدواج در جامعه شده را خود نمی گیریم!؟

چرا تنها با کمی تامل و اندیشه ٬ رسم و رسوم اشتباهی را که برای انجام مراسم و تشریفات ازدواج در طی زمان ، بدست خودمان شکل گرفته را تصحیح نمی کنیم !؟

– برگزاری مراسم و تشریفات سنگین و خارج از توان !

-خریدهای سخت و سنگین طرفین در حین ازدواج !

-صرف وقت زیاد برای تامین منابع مالی و گرفتن وام و قرض و … برای انجام تشریفات زاید و بی فایده در حین ازدواج بجای پرداختن و صرف وقت برای کسب اطلاعات و آشنایی و شناخت بیشتر و بهتر از هم .!

با کمی تامل چرا برای مهریه و میزان آن بدون در نظر گرفتن توان واقعی فعلی خود ، اقدام به دادن تعهد سنگین مالی برای خود می کنیم !؟

-اگر توان واقعی مالی ما در زمان ازدواج ،تنها در حد 5 میلیون یا 10 میلیون یا …  ( که اگر در همان لحظه همسرمان درخواست گرفتن آن را کرد بتوانیم بپردازیم ) نیست ، پس چرا تعهدی دروغین و کاذب برای وی و خودمان ایجاد می کنیم !؟

-چرا آرامش خاطر خود و همسرمان را با دادن وعده  و قول کاذب از همان ابتدا ، برهم می زنیم !؟

-آیا یکی از بزرگترین معضلات اجتماعی فعلی که بخاطر همین بی توجهی به تعهد کاذب در زمان ازدواج می باشد ، برای ما هنوز روشن و آشکار نشده !؟

-واقعا از خود بپرسیم چرا به خود و به طرف مقابلمان بدون دلیل دروغ بگوییم در جایی که می توان با شفافیت و صداقت سرنوشت خود را رقم بزنیم !؟

بعضا شاهد آن هستیم که جوانان در حین جلسات خواستگاری موارد مهمی را  همچون یک بیماری خاص یا معمولی که حتی گفتن آن زیاد هم تاثیری در روند مراحل آشنایی و ازدواج طرفین نخواهد داشت  یا مشکل جسمی خاص یا یک صفت یا ویژگی خاص شخصیتی یا روحی یا خلق و خو  یا عادت به انجام یک رفتار خاص یا یک ویژگی رفتاری در خانواده خود یا عادت های خاص زندگی یا اخلاقی یا حتی یکی از این موارد فوق نسبت به یکی از افراد خانواده خود مثلا اعتیاد به سیگار در پدر یا برادر یا اهل مسجد رفتن پدر یا مادر یا خواهر یا برادر یا برعکس یا دهها موارد دیگر که بصورت واضح در انها بصورت عادت یا یک رفتار روزانه شکل گرفته  ….. را از هم پنهان می کنند و تا آخر سعی در پوشیده نگه داشتن آن می کنند !

کمی تامل کنیم که علت اینکه چرا جوانان مبادرت به چنین رفتاری می کنند چیست !؟

چرا :

1- ترس از اینکه اگر مطرح کنیم ، طرفِ ما از ادامه آشنایی با ما منصرف می شود !

2-ترس از اینکه اگر مشکل یا عیبِ فعلی یا موجودِ خودم را بگویم ، هیچگاه نمی توانم ازدواج کنم !

3-ترس از خانواده طرف مقابل که اگر متوجه مشکلِ من شوند ، لابد فرزندشان را منصرف می کنند !

4-نگرانی از اینکه اگر بگوییم ، در آینده در زندگی مشترک لابد دایم دچار مشکل می شیم !

5-با نگفتن  ،یک زرنگی از جانب ما صورت گرفته که خوشحالیم از آن بابت !

6-در خیالمان اگر آن مطلب مهم را کتمان کنیم ، هیچگاه طرف مقابل از آن مطلع و آگاه نخواهد شد !

7-در خیالمان اگر کتمان کردیم لابد بعدا بهتر می تونیم مدیریتش کنیم !

و …..

جوانان عزیز ،

1- باور کنید هیچ کدام از ما انسانها در روی این کره خاکی بدون عیب و نقص نیستیم !

2-حتی آنهایی هم که فکر می کنیم از نظر جسمی در سلامت کامل بسر می بریم ( که با این شرایط زندگی هایِ شهریِ امروزی و دهها مورد مهم همچون تغییرات سبک زندگی و تغذیه های امروزی و ….  حتی سالمترین افراد هم یک مشکلات حداقل سطحی را در جسم خود دارند ! ) ممکن است یک مشکل روحی یا اخلاقی یا حتی یک سری ویژگیهای خاص فردی و یا عادتی را داشته باشیم !

پس این نگاه که لابد همه در سلامت کامل و 100 درصد هم جسمی و هم روحی و اخلاقی و … بسر می برند یک نگاه کاملا اشتباهه !

البته بله … افراد با میانگین درصد بالای سلامت جسم و روح بسیارند اما منظور ما اینه که بالاخره هر کدام از انسانها ممکنه یک ویژگیِ فردی یا اخلاقی داشته باشند ،حتی اگر در سلامت کامل جسمی باشند !

بنده شخصا  بسیاری از انسانهای پاک و یا از علما نیک ( که معمولا تصور می کنیم آنان بدلیل رعایت بیشتر مسایل و آداب سبک زندگی  در سلامتی بهتر و مطلوبی بسر می برند ، شاهد بودم که چه مشکلات جسمی سخت و سنگینی را یک عمر با خود به دوش کشیده اند یا با نگاهی به کتابهایی که از زندگی بسیاری از مردان یا زنان بزرگ روزگار راجب به سختیهایی که گاها گریبان آنان را در طول مسیر زندگی می گرفته یا از اول دچار آن مشکل بوده اند … )

مثلا ممکنه یک نفر کاملا سالم اما بسیار بد اخلاق یا اهل سیگار یا اهل تفریحات ناسالم  یا گوشه گیر و منزوی یا دهها مورد دیگر باشد ….

پس مخفی کردن این ویژگیها از طرف مقابل ، اول ضربه به خودمان است !

تا کی می تونیم این حالت یا ویژگی یا مشکل را از طرف مقابل یا اطرافیانمان که قرار است یک عمر در کنار آنها زندگی کنیم ، کتمان و یا پوشیده نگه داریم !!

باور کنید همه متوجه می شوند ! مگر می شود مثلا ما اخلاق خوشی نداشته باشیم و در طول روند زندگی کم کم از این حالت ما متوجه نشود !؟

مگر می شود که مثلا ما اهل نماز اول وقت نباشیم یا خدای ناکرده اهل بجا آوردن واجبات نباشیم و طرف مقابل کم کم در روند زندگی مشترک ، متوجه نشود !؟

مگر می شود که مثلا ما اهل دروغ گفتن باشیم و طرف ما کم کم در طی زندگی متوجه واقعیت نشود !؟

مگر می شود که مثلا خدای ناکرده ، ما اهل رفتار ناپسند و کتک زدن و خدای ناکرده صفات بد انسانی باشیم و طرف مقابل کم کم متوجه نشود !؟

مگر می شود ….

قطعا و بدون شک بدانید که همه اینها کم کم در طی مراحل زندگی مشترک برای طرف مقابل رو خواهد شد و او از همه آنها بخوبی مطلع خواهد شد ! 

پس چرا همان اول اگر دارای یک مشکل خاص یا ویژگی خاص روحی یا عادت یا … هستیم براحتی و با آسانی و شفافیت و صداقت کامل به طرف مقابل با قشنگی و صحیح و روشن بیان کرده و او را از آن جهت آگاه و مطلع نکنیم !؟

اتفاقا بدانید که اگر با شفافیت و صداقت همدیگر را از مسایل مهم آگاه و مطلع سازیم  ، آرامش خیال و راحتی فکر برای هردو رقم خواهد خورد و در زندگی مشترک هم، هر دو می دانیم که طرف مقابل دارای این ویژگی خاص هست و او قبلا نیز راجب به آن به ما متذکر شد … پس با آمادگی کامل در مقابل آن مشکل یا ویژگی روبرو خواهیم شد و با مدیریت صحیح  و یا راهکار مناسب با آن برخورد خواهیم کرد .

اما بدانیم که اگر مخفی کردیم یا پنهان کردیم … عواقب سخت و مشکل آفرینی در زندگی مشترک در انتظار ما خواهد بود و آن موقع بدنبال علت آن نگردیم ! بلکه علت و دلیل اصلی خودمان بوده و خواهیم بود و گاها قابل جبران هم نخواهد نبود چون حق مسلم هر انسانی است که از حق خود و ظلمی که به او روا شده دفاع کند !

در انتظار گذاشتن بیش از حد خواستگار

شاهدیم که بعضی از خانواده ها در پاسخ دادن درست و به موقع خواستگار بسیار تعلل می کنند ! چرا !؟

بسیار مواردی را شاهد بودیم زمانیکه خانواده پسر برای امر خواستگاری به خانواده دختر تماس گرفته و معرفی اولیه را انجام میدهند ، چندین روز برای گرفتن پاسخ اولیه باید در انتظار بمانند !

کار بسیار اشتباهی که گاها از بعضی خانواده دختران مشاهده می شود و واقعا دور از اخلاق است .

نکته مهم این موضوع در این است که معرفی ابتدایی و اولیه ای که معمولا بصورت تلفنی از طرف خانواده پسر انجام می شود ، خیلی ساده و در حد مختصر و بیشتر برای ارئه مشخصات کلی پسر و خانواده او انجام می گردد و امر مشکلی در تصمیم گیری اولیه یا نظر دادن اولیه نیست … پس چرا چندین روز خانواده پسر را در انتظار پاسخ قرار می دهند :

از دلایل اشتباهی که برای موجه نمودن این رفتار ممکن است باشد :

1- تفکر اشتباهی که بعضی از خانواده دختران دارند که اگر سریع پاسخ بدهیم نشان هول بودن ما برای ازدواج و یا عجله داشتن برای راه دادن خواستگار خواهد بود !

2-متاسفانه گاها شاهدیم که بعضی دختران یا خانواده ها این رفتار را برای بالا بردن شان و مقام خود می دانند که نباید سریع پاسخ خواستگار را داد !

3-متاسفانه گاها بجای اینکه پاسخ مثبت یا منفی را سریع بدهند ، به مسافرت رفته و اصلا انگار نه انگار که خانواده ای در انتظار پاسخ برای جوان خود است !

4-متاسفانه بعضی از خانواده ها مواردی را همزمان در حال بررسی قرار داده اند و به همین خاطر آنان را در انتظار می گذارند !

آداب خواستگاری :

قال النبی صلی الله علیه و آله و سلم:

لا یخطب احدکم علی خطبة اخیه.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:

هیچ یک از شما زنی را که دیگری خواستگاری می کند، خواستگاری نکند. [تا اینکه با او ازدواج کند و یا اینکه منصرف شود. اگر منصرف شد خواستگاریش بلامانع است.]صحیح مسلم، ج 2، ص 1034، ح 56    ) .

5-بی تفاوت بودن به رعایت اخلاق و رفتار انسانی و خداپسندانه

6-منفی بودن پاسخ از همان ابتدا اما بی تفاوت بودن به دادن پاسخ به طرف مقابل

و …

باور کنید به هر کدام از دلایل فوق یا دلایل دیگر که باشد ، این رفتار شایسته و درست نیست که یک خانواده را در انتظار بیش از یک روز قرار دهیم .  واقعا چرا !؟

اصلا خواستگاری که نه دیده ایم نه شناخت کامل داریم نه اشنا هستیم پس چرا باید او را برای گرفتن پاسخ اولیه معرفی ، اینقدر معطل کرده و در انتظار بگذاریم !؟

کمی تامل کنیم … جوانان مجرد بسیارند که همین پاسخهای تلفنی برای آنان یک روزش همانند یک ماه می گذرد … پس کمی تامل کنیم

مدرک گرایی و بالابردن مقام تحصیلی در برابر طرف مقابل 

گاها شاهدیم که بعضی از پسران یا دختران ، مدرک تحصیلی یا مقام و رتبه علمی خود را بسیار بزرگ جلوه می دهند و در واقع ملاک اصلی و اولویت اول برای پذیرش خواستگار خود می دانند!

چطور می شود که صرف داشتن یک مدرک تحصیلی یا رتبه علمی فرد ، شاخص و اساس تشکیل زندگی برای او و خانواده اش می گردد !؟

1- چشم و هم چشمی های رایجی که بین خانواده ها و جوانان مرسوم است !

2-بالابردن مقام شخصیتی یا انسانی ، بخاطر داشتن مدرک خاص تحصیلی یا علمی !

3-تفکر اشتباه و غلط اینکه فردی که مدرک بالا یا رتبه علمی بالایی دارد ، پس شایسته تشکیل زندگی است !

4-تفکر اینکه مدرک بالاتر ، زندگی بهتری خواهد داشت !

5-خودبرتر بینی های کاذب افراد و خانواده ها بخاطر داشتن اینگونه صورتهای ظاهری دنیایی …

6- …

باور کنید هیچ کدام از این موارد یا دلایل دیگر ، برای تشکیل زندگی به عنوان اولویت و یا ملاک اصلی و اساسی نیست و نخواهد بود !

اگر داشتن مدارک تحصیلی و علمی برای ازدواج و تشکیل زندگی در اولویت بود الان بسیاری از عالمان و صاحبان علم و هنر و اندیشمندان می بایست مجرد باقی می ماندند !!! چون اکثرا همسرانشان فاقد رتبه های خاص علمی یا تحصیلی اند !!

باور کنید داشتن مدرک تحصیلی بالا یا رتبه علمی بالا تاثیر مستقیمی بر شروع زندگی یا داشتن یک زندگی درست و صحیح نداشته و نخواهد داشت .

بله … هیچکدام از ما مخالف رشد و پیشرفت علمی و .. نیستیم اما نه اینکه آن را شاخص و ملاک اصلی برای ازدواج قرار دهیم …

چه بسیار افرد با مدرک تحصیلی بالا که در همان شروع زندگی دچار بحرانهای سخت شده و کارشان به جدایی و طلاق کشیده شده !

چه بسیار پسران و دختران تحصیل کرده ای که در صف دادگاهها براحتی قابل مشاهده هستند و الان در حال جدایی از همسرانشان هستند !

پس اگر قرار بود مدرک و رتبه علمی ملاک اساسی جوانان برای ازدواج باشد الان نباید شاهد جدایی زوجهای تحصیلکرده ای باشیم که در صف دادگاهها در انتظار جدایی و طلاق هستند !

کمی تامل کنیم …

 ** جوانان و خانواده های محترم **

باور کنید داشتن هر کدام از ابزار دنیایی همچون علم و هنر و مقام و مال و … تنها برای استفاده ابزاری برای امرار معاش یا در مواقعی بکارگرفتن آن مهارت در درست زندگی کردن ، نقش بیشتری ندارد .

اینگونه ابزار به هیچ عنوان ملاک و اساس اصلی برای ازدواج جوانان نبوده و نخواهد بود …

از طرفی تمام این ابزار در طول مسیر زندگی نیز قابل دریافت هستند، اگر افراد اهل تلاش و همت و اراده باشند … پس انتخاب درست و شایسته افراد به داشتن و مجهز بودن انان به اینگونه ابزار نیست !

کمی تامل کنیم …

آنکه #طاووس خواهد جور هندوستان کشد!

متاسفانه گاها شاهدیم که بعضی از دختران این عبارت را به خواستگاران خود می گویند ! و سقف بالایی از انتظارات و توقعات خود را برای ازدواج و تشکیل زندگی در غالب این عبارت به خواستگار خود می گویند … !

وقتی از آنان معنا یا منظورشان از این عبارت را جویا می شویم ٬ در پاسخ می گویند :

دختران بهر امید به خانه شوهر می آیند و باید انتظارات و خواسته های آنان  کاملا مرتفع شود و در ادامه می گویند : هرکه #طاووس خواهد جور هندوستان کشد !!

وقتی سطح خواسته ها و توقعات آنان را سوال می کنیم : می گویند بالاخره ما توقعاتی داریم و خواسته هایی که باید با ازدواج وشروع زندگی مرتفع شوند!‌  وقتی از میزان آن سوال می شود می گویند :  حداقل برابر با شرایط فعلی خانه پدری ما باشد !! پناه برخدا

چرا بعضی از دختران اینچنین فکر می کنند !؟

چرا بعضی می پندارند که ازدواج و زندگی جدید ٬ هتل ۵ ستاره با امکانات کامل و شرایط مفرحی است که برای آنان از ابتدا آماده گذاشته یا باید آماده کنند تا آنان ازدواج کنند !؟

چرا بعضی ازجوانان و  خانواده ها شرایط ازدواج را با شرایط فعلی خانواده شان مقایسه می کنند !؟

چرا بعضی افراد اینگونه می پندارند که یک جوان پسر٬ که تازه آماده ازدواج و شروع زندگی شده باید همچون پدرشان مجهز به همه امکانات و شرایط برای شروع زندگی باشد !؟

مگر پدران و مادران ما از ابتدا همه چیز و یا همه شرتیط برایشان مهیا بوده که اکنون چنین توقعاتی در پیش چشم جوانان نقش بسته !؟ قطعا خیر . ( روی سخن ما و منظور ما با موارد استثنا همچون خانواده هایی که اصالتا از قدیم الایام از تمکن بالای مالی یا ارث یا شرایط خاص مالی …  برخوردار بوده اند نیست !‌)

تنها کمی تامل کنیم :‌

یک پسر در سن و سال حدود ۳۰ سال یا کمی کمتر یا بالاتر ٬ هرچقدر هم تلاش کرده باشد و توانمند بوده باشد مگر چقدر می تواند در این سن آنهم با این شرایط سخت اقتصادی ٬ شرایطی مشابه منزل پدری دختر را آنهم در ابتدای ازدواج مهیا کند !؟

خطاب به دختران و خانواده های محترم :

قطعا چنین طرز فکری که انتظار داشته باشیم که خواستگار دختر ما باید با بیشترین سطح توان مالی و یا شرایط مناسب خوب برای شروع زندگی و یا توان انجام خیلی از امور را در بدو ازدواج داشته باشد یا برای دختر ما مهیا و فراهم کند یک طرز فکر کاملا غلط و اشتباه است چون واقعیت امر اینست که شما با یک جوان با سن ازدواج یعنی حدود ۳۰ سال روبرو هستید و باید در حد سن و سال او و توان و شرایط  امروز یک جوان به قضیه نگاه شود . نه یک ذره بیشتر .

تنها کمی تامل کنیم … این فکر کاملا اشتباه و غلط ٬ تنها باعث به تعویق افتادن ازدواج هم دختر و هم پسر می گردد !  فرصتی که قابل برگشت نخواهد بود و به رویای رسیدن به چنین شرایطی عملا فرصتهای مناسب را از خود و فرزندانتان خواهید گرفت ….

قطعا روی سخن ما با پسران محترم نیز می باشد … در جلسات خواستگاری و یا گزینش دختر مناسب برای ازدواج فقط باید او را در حد سنش و شرایطی که سالها در آن قرار داشته مورد توجه و بررسی قرار داد نه بیشتر .

اینکه پسران محترم نگاهشان این باشد که دختری که به خواستگاری او می روند همچون یک خانم کامل و با تجربه از ابتدا باید باشد ٬ این فکری غلط و ناشایست است و تنها باعث ایجاد فکر اشتباه و رویایی دست نیافتنی برای آنان خواهد بود !

دختران و پسران بدانند که در ازدواج هر دو کاملا همسان و مساوی و از سر خط قرار است که باهم و در کنار هم و با مشارکت هم و با همراهی و همیاری هم و با حمایت و پشتیبانی هم و … زندگی نو را شروع و با تلاش و توکل بخدا مسیر سبز زندگی را با محبت و عشق پیش برند .

از دست دادن خواستگار یا دخترخانم مورد نظر ، بدلیل عدم داشتن مدرک تحصیلی !

جوانان عزیز ( دختران و پسران )  ، بعضی اوقات ( متاسفانه در جامعه فعلی اکثر اوقات ) شاهد آن هستیم که مواردی بدون دقت و بررسی درست ، بخصوص بخاطر عدم داشتن مدرک تحصیلی بالا یا درجه علمی خاص یا … براحتی از دست داده و کنار گذاشته می شوند .!

چه بسا آن موردی که به شما معرفی شده دارای محسنات زیادی است که در صورت بررسی درست و صحیح شما بدنبال آن بوده اید !

چرا این تفکر اشتباه که اگر شخصی ، دارای مدرک تحصیلی خاص یا حتما بالایی نبود ، پس این برای ازدواج مناسب نیست ، در بین جوانان و خانواده ها مرسوم است !؟

بله ، تحصیلات یکی از ابزارهایی است که هر شخصی در صورت داشتن و مجهز بودن به آن برای امرار معاش بهتر ( بخصوص برای آقایان ) و احتمالا برای استفاده از آن در جهت مدیریت بهتر زندگی خویش ( البته اگر معلومات و دانش او مرتبط و همسو با مسایل زندگی و سبک درست زندگی کردن باشد ! مگرنه بسیاری از علوم و آموخته های درسی فقط برای کسب مقامهای اجتماعی و کسب و کار و … مفید است ! نه بیشتر ) می تواند مفید باشد اما نه اینکه اگر فاقد این ابزار بود ، دیگر مناسب ازدواج و تشکیل زندگی نیست !!

چه بسا چنین فردی از بسیاری از دیگر افرادی که مجهز به مدارک تحصیلی خاص هستند ، بهتر بتواند هنر مدیریت در زندگی و ازدواج را برای خود و همسرش رقم بزند !

پس جوانان عزیز ، لطفا همه مواردی که به شما معرفی می شوند برای امر ازدواج را با دقت و با درستی بررسی و سپس تصمیم گیری به انتخاب یا رد آن کنید .

بغضا شاهدیم که از طرف خانواده های عروس یا حتی پسر در خصوص تعیین مهریه، عنوان می کنند که شما یک عدد فرضیٍ بالایی را برای حفظ آبرو یا شان خانوادگی ما بصورت صوری بنویسید و جلوی حُضّار بخوانیم تا به این شکل مثلا آبروی ما حفظ شود ! و بعدا یا آن را کم می کنیم یا قرارداد دیگری را که قبلا بین هم متعهد شدیم، آن را اصل قرار می دهیم !

خطاب به خانواده های محترم ( والدین گرامی و جوانان عزیز) :

واقعا کمی تامل کنیم که بکار بردن اینگونه عبارات و جملاتی که بجز به انحراف کشیدن و به خطا رفتن خودتان و دیگران خواهد بود ٬ چه حٌسن یا مزیتی دارد !؟

۱- اول اینکه عنوان و بیان این جملات و عبارات٬ یعنی عدم داشتن عزت نفس ! مگر می شود انسان به انجام یک عمل به شکل درست و صحیحٍ آن مقید باشد و در عمل به شکل دیگری رفتار کند !؟ آنهم بخاطر حرف مردم و یا خوشحال شدن دیگران !

۲-قطعا شما هنوز به آن مرحله از اندیشه و فهمِ درست از معانی عبارات و کلمات زیبای مرتبط با ازدواج نرسیده اید که اینگونه برخورد میکنید . خواهشمندیم با کمی تامل و مطالعه قبل از اقدام ٬ آگاهی درست  از این نکات مهم و کلیدی کسب نمایید .

۳-هرچند ممکن است شما اعداد و ارقام دیگری در ذهن خودتان به عنوان اصل قرار داده باشید اما رفتار اینگونه و بیان این سبک مهریه در جلوی بقیه ( دیگر جوانان و والدین ) باعث بر هم زدن فکر و اندیشه آنان خواهد شد و قطعا آسیب های روحی و روانی را برای دیگران بهمراه خواهد داشت . خواهشمندیم کمی تامل کنید …همه درقبال هم مسوولیم .

۴-خودِ همین شیوه از برخورد در مراحل قبل از ازدواج ٬ باعث می شود تا رفتارهای اشتباه و غلط در بین خانواده ها شکل گرفته و آنان نیز مبادرت به انجام انها به شکل غلط و اشتباه گام بردارند و این٬ خود باعث شکل گیری رسم و رسوم غلط در جامعه خواهد شد و قطعا شما در شکل گیری این رفتارها و آداب و رسوم ها موثر و بنیان گذار خواهید بود !

کمی تامل کنید …

بعضا شاهدیم خانواده عروس نگرانی خود را با عباراتی از این دست ابراز می دارند :

آمدیم و دخترمان بعدا در زندگی دچار مشکل شد ! چه کنیم !؟ پس بیاییم و چاره ای برای جلوگیری از احتمالات در آینده بیاندیشیم … و به این شکل بخصوص در تعیین میزان مهریه سعی در بالا بردن اعداد و ارقام می کنند ! پناه برخدا

خطاب به همه جوانان اعم از دختران محترم و پسران عزیز و والدین گرامی :

در ازدواج هیچ کدام از طرفین امتیاز خاصی نسبت به طرف مقابل ندارند . چون هر دو دفعه اول است که ازدواج می کنند و هر دو به یک میزان تجربه زندگی دارند، آنهم نپخته . حتی اگر مدارک علمی بالایی هم داشته باشند اما در بحث ازدواج و تشکیل زندگی هر دو به یک شکل و در یک اندازه هستند پس هیچ امتیازی نباید نسبت به طرف مقابل برای فرزندمان قائل شویم .

از طرفی همانگونه که مثلا خانواده عروس بدلایل زیادی ممکن است برای آینده دخترشان نگران باشند و دغدغه مسایلی را داشته باشند ، دقیقا به همین اندازه نیز، خانواده طرف مقابل برای فرزندشان .

پس سعی کنیم دقیقا همان اندازه که به مسایل با نگرانی نگاه می کنیم به همان میزان هم خودمان را جای طرف مقابل بگذاریم که اگر معادله در آینده برعکس شد برای طرف مقابل چه اتفاقی خواهد افتاد !؟

و نکته دیگر اینکه بجای تمرکز روی نگرانی های بی مورد و منحرف شدن از مسیر درست ، تمام تلاشمان را باید برای شناخت بیشتر از هم داشته باشیم تا با شناخت درست و دقیق و آگاهانه هر دو طرف بسوی ازدواج و تشکیل زندگی قدم نهند .

جویا شدن از وضع مالی پسر قبل از رفتن به خواستگاری!

مکرر شاهدیم که در همان ارتباط تلفنیٍ اول که برای معرفی مختصربین خانواده ها صورت می پذیرد ٬ پشت تلفن ندیده و بررسی نکرده اولین چیزی که ازآن جویا می شوند درباره وضع مالیٍ پسر(داماد) است ! پناه برخدا

یعنی مهم تر از وضع مالیٍ پسر ُسوال دیگری نیست که از شخص و پسر آنها جویا شویم !؟

واقعا سوالهای اساسی و اصلی که اصل و اساسٍ شکل گیری یک زندگی خواهد بود همین وضع مالی فرد است !؟

چه شده که اولین سوال ما باید درباره وضع مالی پسر و داشته های دنیایی و ظاهریٍ او باشد بجای جویا شدن از ایمان و اعتقادات و پایبندی او به مسایل مهم و توانمدی های او برای اداره یک زندگی ….

خواهشمندیم کمی تامل کنیم … در این وضع و شرایط بد اقتصادی که حتی بزرگترها هم به نوعی درگیر این شرایطٍ سخت شده اند ٬ بجای آسان کردن شرایط برای ورود به مراحل خواستگاری با بیان این سوالات ضربه ی سخت و سنگینی از نظر روحی به خانواده پسر و خود پسر وارد می کنیم که واقعا جای تامل دارد ….

مگر خودمان در اول زندگی و قبل از ازدواج چه داشتیم که الان هنوز داماد را ندیده و بررسی نکرده اول از وضع مالی و شرایط مالی او سوال می کنیم !؟

کمی تامل کنیم …

جویا شدن مشخصات ظاهری عجیب و غریب٬ بجایٍ مسایل مهم از دختر!

همینطور از سمت پسر و خانواده او شاهیدم که بعضا سوالات عجیب و غریبی از نظر مشخصات ظاهری دختر در حین اولین ارتباط تلفنی که بین خانواده ها برقرار می شود جویا می شوند !

قد و وزن و اندازه موها و رنگ و رنگ چشم و گونه و دهها سوال بی ربطی که اصلا هنوز دختر ندید و جلسه بر\ا نشده از هم می کنند !! پناه برخدا

چه بسیار دخترانی که در حد معمول از مشخصات ظاهری برخوردارند اما صفات نیک و شایسته ای را برای انتخاب شدن همسری از خود دارند .

چرا بجای بها دادن به مسایل و نکات مهم که بدرد هردو می خورد ذهن و فکر ما باید معطوف به قد و وزن و موها و رنگ چشم و اندازه دورکمر و … باشد !؟ آیا واقعا زندگی و تشکیل ان بر این اساس خواهد بود !؟ آیا ملاکهای اصلی برای تشکیل زندگی همین سوالات است !؟ آیا این سوالات برای ما خوشبختی می آورد !؟

کمی تامل کنیم …