جوانان عزیز ، یکی از مهم ترین مواردی که در مسیر ازدواج و بخصوص دوران شناخت و کسب آگاهی و اطلاع طرفین از همدیگر بایستی به آن دقتِ ویژه داشت ، هنرِ مدیریت زندگی یا هنر بکارگیری ِ آموخته ها یا مهارت های زندگی است .

در کنار همه ی مواردی که پسر و دختر در مسیر ازدواج و جلسات آشنایی سعی بر آن دارند تا آنها را بررسی نمایند ، یکی از مهم ترین و اساسی ترین نکاتی که بایستی هر دو طرف به آن دقت ویژه داشته باشند ، هنر مدیریت زندگی است .

شاید آنقدر که مواردی همچون وزن،رنگ پوست یا مو،قد،مدرک تحصیلی، مقام یا شهرت اجتماعی ، پول یا سطح مالی فرد ،داشته های ظاهری همچون وسیله نقلیه یا منزل یا میزان جهیزیه یا شغل پدر یا مادر و دهها موردی که معمولا در مراحل و مسیر ازدواج، طرفین سعی بر کسب آگاهی از میزان یا شکل آن از همدیگر دارند ، به عبارت “هنر مدیریت زندگی” نه تنها توجهی نداشته بلکه کلا به فراموشی سپرده شده یا اصلا برایشان به عنوان یک موضوع اساسی و مهم و کارآمد تعریف نشده است .

هنر مدیریت زندگی قبل از ازدواج ، یعنی آن میزان توانایی یا توانمندی که فرد ( پسر / دختر) در حوزه اداره شخصی خود در مسیر زندگی ( چه مجردی یا متاهلی) از خود داراست و یا با تسلط به این ویژگی یا امتیاز ، عملا قادر به اداره زندگی خود به نحو مطلوب می باشد .

شاید تعریف ،کمی کلی است اما با مثالهایی می توان عمق این عبارت یا کلمه یا ویژگی مهم و ارزشمند و کارآمد را بهتر متوجه شد .

البته توجه به این نکته که قبلا نیز در صفحات مختلفی به آن اشاره داشتیم که ازدواج و شروع زندگی مشترک، یک تجربه ی نو و جدید و تازه ای است که هیچ کدام از ما قبلا آن را تجربه نکرده و حتی تصور ما از آن هم نه به گونه ای که در ابتدا به آن داشته ایم بلکه حتی با چهره ای متفاوت و بعضا متفاوت از آنچه در ذهن و خیال به ان داشته ایم می باشد و لذا حتی افرادی با تحصیلات یا رتبه های بالای علمی یا اجتماعی نیز در این مورد همچون بقیه در یک سطح و مشابه هم بوده و هستند و با ازدواج و شروع زندگی ، تازه شروع به تجربه کردن آن و کسب اطلاعات جدید و نو از زندگی مشترک می کنند . پس با در نظر گرفتن این نکته مهم که همه در بدو ورود به مسیر ازدواج و زندگی مشترک تقریبا در یک سطح مشترکی از تجربه در خصوص ازدواج و زندگی مشترک قرار دارند ، می توان مثال های مرتبط با هنر مدیریت زندگی را برای درک بهتر مطلب عنوان نمود .

هر شخصی در دوران مجردی ممکن است در حوزه خاصی از فعالیتِ مرتبط با سلیقه یا علاقه یا رشته تحصیلی خود ، مشغول بوده و نهایتا سعی در ارتقا در زمینه مربوطه را دارد . در حوزه شغلی ، فرهنگی ، هنری، اجتماعی ، تحصیلی ، و … هر کدام به نوعی با توجه به میزان توانایی یا تسلط علمی در زمینه مورد علاقه خود در حال تلاش و فعالیت هستند اما دریغ از اینکه مسیر زندگی و زندگی کردن نیز همچون بقیه حوزه ها نیاز به کسب مهارت ها و آموزش های لازم  و مرتبط و تقویت یا ارتقا سطح تجربه های احتمالی مرتبط با آن یا تجربه های زیستی که هر فردی به نوبه خود در طول دوران مجردی برایش به صورت اندوخته ای جمع و آماده ی بهره برداری است ، می باشد.

همانگونه که پسران یا دختران، روزانه تلاش می کنند تا در روند تحصیلی خود به بهترین شکل ممکن به مراحل بالا یا به واسطه بالا بردن سطح علمی خود به مدارج بالایی شغلی خود برسند یا در رتبه های برتر فرهنگی یا اجتماعی قرار گیرند ، آیا با کمی تامل این سوال مطرح نمی شود که چرا اینهمه تلاش و برای چه صورت می گیرد !؟

پاسخ این سوال را در جمله بالا دادیم ! اما آیا تا به حال این سوال را برای ازدواج یا شروع زندگی مشترک نیز از خود داشته ایم که :

چقدر برای ارتقا سطح مهارتهای مورد نیاز زندگی چقدر تلاش کرده ایم !؟

آیا نه به اندازه تلاش های روزانه ای که برای امور شخصی و تحصیلی و شغلی و … داشته ایم ، بلکه حداقل ذره ای هم به فکر کسب مهارت یا آموزه های مورد نیاز زندگی و یا ارتقا آنها در خود بوده ایم !؟

چقدر یک پسر خود را توانمند در اداره زندگی شخصی خود و یا زندگی متاهلی خود ، می داند !؟

چقدر یک پسر خود را توانمند در اداره خود و یک شخص جدید یعنی همسر و بعدا یک عضو جدید یعنی فرزند ، می داند !؟

تا چه میزان پسران جامعه خود را توانمند و مسلط به اداره زندگی مشترک می دانند !؟ آن هم زندگی مشترک با همه سختی ها و فراز و فرودهایی که در زمان فعلی و اوضاع سخت و سنگین اقتصادی نیازمند یک توان و پتانسیل قوی و قدرتمند فکری و جسمی و روحی است .

تا چه میزان پسران جامعه در کنار والدینِ خود، بخصوص پدران محترم ، سعی در جهت کسب مهارت های مورد نیاز و مرتبط با زندگی و زندگی کردن نموده اند !؟

تا چه میزان پسران جامعه با نحوه و شیوه صحیح اداره زندگی مشترک ، آشنایی دارند !؟

تا چه میزان پسران جامعه با نحوه و شیوه ی صحیح برخورد با همسر در شرایط مختلف آشنایی و مهارت صحیح برخورد را دارند !؟

تا چه میزان در شرایط بحرانی قادرند نه تنها خود بلکه همسر خود یا حتی بعدا فرزند خود را به نحو صحیح و شایسته مدیریت و اداره نمایند !؟

چقدر پسران جامعه توانمند در برقراری روابط ، همراه با  اخلاق مطلوب و اسلامی به شکل پسندیده هستند !؟

و دهها مورد دیگر که در مورد پسران می توان ذکر نمود ….

و همینطور در مورد دختران :

چقدر برای ارتقا سطح مهارتهای مورد نیاز زندگی  تلاش کرده اند !؟

آیا نه به اندازه تلاش های روزانه ای که برای امور شخصی و تحصیلی و شغلی و … داشته اند بلکه حداقل ذره ای هم به فکر کسب مهارت یا آموزه های مورد نیاز زندگی و یا ارتقا آنها در خود بوده اند !؟

چقدر دختران جامعه ،خود را توانمند در اداره زندگی شخصی خود و یا زندگی متاهلی خود ، می داند !؟

چقدر دختران جامعه ،خود را توانمند در اداره خود و یک شخص جدید یعنی همسر و بعدا یک عضو جدید یعنی فرزند ، می داند !؟

تا چه میزان دختران جامعه، خود را توانمند و مسلط به اداره زندگی مشترک می دانند !؟ آن هم زندگی مشترک با همه سختی ها و فراز و فرودهایی که در زمان فعلی و اوضاع سخت و سنگین اقتصادی نیازمند یک توان و پتانسیل قوی و قدرتمند فکری و جسمی و روحی در زندگی  است .

تا چه میزان دختران جامعه در کنار والدین خود ،بخصوص مادران محترم ، سعی در جهت کسب مهارت های مورد نیاز و مرتبط با زندگی و زندگی کردن نموده اند !؟

تا چه میزان دختران جامعه با نحوه و شیوه صحیح اداره زندگی مشترک ، آشنایی دارند !؟

تا چه میزان دختران جامعه با نحوه و شیوه صحیح برخورد با همسر در شرایط مختلف آشنایی و مهارت صحیح برخورد را دارند !؟

تا چه میزان در شرایط بحرانی قادرند نه تنها خود بلکه همسر خود یا حتی بعدا فرزند خود را به نحو صحیح مدیریت و اداره نمایند !؟

چقدر دختران جامعه توانمند در برقراری روابط ، همراه با  اخلاق مطلوب و اسلامی به شکل پسندیده هستند !؟

و دهها مورد دیگر که در مورد دختران می توان ذکر نمود ….

همه اینها همان عبارت “هنر مدیریت زندگی ”  یا دانشگاهی است که متاسفانه غالب جوانان از دقت به آن و بعضا ورود به آن قبل از ازدواج یا شروع زندگی مشترک غافل و بعضا به خیال اینکه ازدواج یا زندگی مشترک به راحتی برای آنها بدون فراهم آوردن شرایط مطلوب علمی یا تجربی (قبل از شروع زندگی مشترک)، فراهم می شود و همچون دوران مجردی به دید سطحی و ساده یا نهایتا یک فعالیت مقطعی و زود گذر همچون قبل برای آنان خواهد بود ،نگاه می کنند .

قطعا پاسخ منفی است .

تلاش برای حفظ خانواده

بنابراین یکی از مهم ترین و ارزشمند ترین مواردی که طرفین بایستی در مسیر ازدواج و دوران شناختِ قبل از ازدواج ، سعی کنند از وجود آن در طرف مقابل و میزان آن یا سطح توان فرد از عملی ساختن توانمندی های بالقوه و بالغل خود چه در دوران مجردی و چه بعدا در زندگی مشترک آگاه و به شکل صحیح و شفاف از ان مطلع و نسبت به آن شناخت حاصل کنند ، “هنر مدیریت زندگی ” است .

آنچه که بعدا در زندگی مشترک شاهد آن خواهیم بود اگر دقت لازم در وجود یا بررسی میزان این عبارت کلیدی در دوران شناخت به شکل دقیق و صحیح صورت نگرفته باشد ، چیزی جز بروز تنش ها یا مسایل گوناگون و متنوع معمولا ناخوشایندی است که تماما ناشی از عدم توانایی یا عدم بهره مندی از آموزه ها یا آموخته های مفید و مورد نیاز زندگی و زندگی کردن یا عدم تسلط کافی یا مطلوب بر اداره شرایط مختلف در زمانهای متنوع است ، نخواهد بود .

جالب تر اینکه در صورت عدم وجود یا کافی نبودن میزان توانمندی یا هنر مدیریت زندگی در اشخاص ، بعدا در طول مسیر زندگی مشترک از آنچه بین زوجین اتفاق می افتد تعبیر به تفاوت ها یا عدم کفویت یا عدم شباهت های فرهنگی یا … می شود ! در صورتی که همین موارد در زمان ازدواج و وصلت بین پسر و دختر کاملا بر عکس تعبیر به نیکی و بالاترین میزان مشابهت یا کفویت یا نزدیکی فرهنگی بوده است و در واقع عدم آشنایی با هنر مدیریت زندگی یا به عبارتی عدم توانمندی یا تسلط در اداره خود و زندگی مشترک تنها دلیل این دست از اتفاقات بین زوجین بوده و خواهد بود ، که معمولا کمتر کسی قادر به تشخیص علت اصلی (با وجود همه تفاوتهای طبیعی بین دو خانواده ) خواهد بود !

لازم به ذکر است والدین عزیز و محترم ، نقش اساسی و کلیدی را در ایجاد و بهره مندی فرزندان از هنر مدیریت زندگی تا قبل از ازدواجِ آنها بر عهده داشته و دارند و به جرات می توان گفت تنها افرادی که می توانند آینده نه تنها فرزندان خود بلکه طرف های مقابل آنها را نیز سبز ساخته و تضمین نمایند ،همین والدین عزیز هستند که با شکل صحیح تربیتی و آموزشی (منطبق با سفارشات دینی و قرانی ) در طول دوران رشد فرزندشان، کم کم و به مرور زمان او را سرشار از بهترین اندوخته های علمی ،عملی و تجربی و کارآمد و مفید برای شیوه صحیح زندگی کردن می کنند که در زمان ازدواجِ او ،عملا بهترین و کارآمدترین حامی و پشتوانه یک عمر زندگی متاهلی فرزندشان خواهد بود .

لذا خواهشمندیم والدین عزیز نهایت تلاش و دقت خود را در ایجاد و بالابردن میزان این ویژگی مهم و ارزشمند در تمام طول دوران زندگی مجردی فرزندانشان (کودکی تا زمان ازدواج ) به نحو صحیح و مطلوب داشته باشند و این تلاش و سرمایه گذاری علمی و تجربی را عملا پشتوانه یک عمر زندگی آسان و راحت و همراه با شادی و نشاط فرزندانشان در آینده نه چندان دور ، سازند . انشاالله